یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آهای... با شما هستم...

آهای...
با شما هستم...
شما که سرنخِ بادبادک‌های تان را
در غبارِ آرزوهای گمشده رها کرده‌اید
من شیطان را در کِسوتی زخم خورده دیدم
که از دستِ دسیسه های دستِ اولِ آدم
سینه خیز به سوی خدا می رفت
تا سیبِ گاز زده ی حوا را
به درختِ ندامت
بازگرداند

عبدالمجید حیاتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد