یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مثل گلابی و انار از رو درخت چیده شدی

مثل گلابی و انار از رو درخت چیده شدی
وقتی که کامل شدی و کم کَمَکی دیده شدی
حکایت رسیدن و فروش رفتن، واسه توست
دستی اومد گرفت ترا..نگفت که پوسیده شدی
روی درخت و شاخه ها...خنده ی پسته رو ببین

انار دلش پاره شده...باز تو پسندیده شدی
زمان برای نو شدن ...صبر نمیکنه ببین
جعبه ها رو قطار کنید...میوه ی پیچیده شدی
تو ویترین مغازه ها، بخند و گرمی بده باز
نوش جون مسافرا...وقتی که بلعیده شدی
یک دونه ی گم شده ای ...بین زمین کاه گلی
یک شبه در جنگل عشق، قصه ی نشنیده شدی.


نرجس نقابی

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1402 ساعت 12:27 http://golneveshteshgh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد