ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
همه بر غیر ولی من به تو می نازم عشق
همه ی روح و تنم را به تو می بازم عشق
مستم از اینکه تو را دارم و بانگم برپاست
هرشب از یاد تو من غرق در آوازم عشق
خلق درویشی من ،از کرم و بخشش توست
با وجود تو مگر رو به که اندازم عشق
مرغ بی بال و پرم در قفس بسته ولی
با تو بی بال و پرم بر سر پروازم عشق
من خموشم که مگر لب به سخن باز کنی
گفت و گویم بکن ای محرم هر رازم عشق
کوششم نیست که با نام تو فریاد کنم
تو ببخشای چنین حالت ابرازم عشق ...
وصف دریا چه کند آب به جوی افتاده
من که باشم که به اعجاز تو پردازم عشق...
حسین وصال پور