یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

این روزها حال دلم خوش نیست می دانم

این روزها حال دلم خوش نیست می دانم
آرامش دریای پیش از باد و طوفانم

ابری ز دلتنگی به رویم سایه افکنده
من در کویر عشق تو محتاج بارانم

در من تبی از داغ عشق تو به جامانده
بی تاب از تو گفتن و در گیر هذیانم

در هفت خان عشق و تردید و غم دوری
من در گذار از عشق در خان بیابانم

تنگ غروب و باز هم ناقوس یاد تو
با هر طنین از خاطره نالان و گریانم

از این پریشانی من چیزی نمی دانی
تو آن بهارانی و من غرق زمستانم

حال دلم امید را بسته به چشمانت
ای آرزوی خفته در دنیای ویرانم

در تو چنان غرقم که خود را برده از یادم
از من اگر چیزی به جا مانده نمی دانم

سارا اسمعیلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد