یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

از این خیابان که

از این خیابان که
دارد به رنگ تازه اش
عادت می کند
صدای دریایی را می شنوم
که زاد روزش را
در پیراهن ِ شعر می رقصد
چیزی عوض شده
حتما

خیابان هایی که
بیرون از خواب ِ کبوتران سپید
هنوز نفس می کشند
ممکن ها را
به یاد ِ شاعرانی می آورند
که دیگر ساعت های شنی را
برنمی گردانند
چیزی عوض شده
حتما


درست می توان نوشت
نفس ها را
به شکلی که دیگر
بی لکنت برآیند از
شروع ِ خورشیدهای تمام وقت
درخیابانی که
لحظه های سرخش دارند
به رنگ سفیدشان
عادت می کنند
چیزی عوض شده
حتما ...

نسترن خزایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد