یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

باختم حسّی از این بدتر کنارم نیستی؟

باختم حسّی از این بدتر کنارم نیستی؟
سوختم باغ گلی بودم بهارم نیستی

ریختم با خش خش هر برگ در صحرای عشق
عابر پس کوچه ی تاریک و تارم نیستی

بی پناهم سایه ات سنگین نگشتی تکیه گاه
می روم با نا‌امیدی سایه سارم نیستی


عاشقم با لشکری آماده ی فتح توام
پادشاها فاتح ملکِ تبارم نیستی؟

رحم کن در این نبرد نابرابر، خسته ام
حیف تسلیمم ولی تو پای کارم نیستی

هرکجا بودی ندیدی دور تو چرخیده ام؟
کهکشان راه شیری بر مدارم نیستی؟

اشتیاق با تو بودن تا همیشه با من است
بی قرارم نازنینیا بی قرارم نیستی؟

معصومه بیرانوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد