یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

از آن روزی که رفتی غِبطه ام دادی, مرا کُشتی

از آن روزی که رفتی غِبطه ام دادی, مرا کُشتی
همان لحظه که محنت کوله ام دادی, مرا کشتی
دگر لبـخنـدِ شیـریـن بـر لـَبـانِ من نکـرده گُـل
چه تلخندی بـه لبها هدیه ام دادی, مرا کشتی
به لُپ ها لاله گونی را دلیلش ضرب سیلی است
نِـقـابـی از ریـا بـر چـهـره ام دادی, مـرا کشتی
مَدارِ چشمِ مَخمورم به هر نقطه تـو را جویـد

غـبـار حسـرتی بـر دیـده ام دادی, مـرا کشـتی
چراغِ شب به جایت میزند سوسو نمی تـابـد
که بس از بی فروغی شبهه ام دادی, مرا کشتی
بَسی خسته, دَمی ترسـم, هَمی آشفته احوالـم
بیا کز ظلمت شـب سکـته ام دادی, مرا کشتی

کوثر قره باغی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد