یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مرا به خانه ات بخوان

مرا به خانه ات بخوان
زمزمه کن برایم قصیده ای از عشق
جرعه ای  شعر عاشقانه
مهمان کن گوشهایم را

فنجانی قهوه بنوشانم
از آرامش چشمانت
و از بی کرانی آغوش پر مهرت
به من هدیه کن آرامش دریا را

تکه های رویاهایم را
کنار هم بچین
و پازل عشق را سامان ده
به معماری زیبای دستانت

برایم بخند و قهقه سر بده
و از دیوانگی هایت سخن بگو

بنواز به داروی مهرت
زخم های کهنه و چرکینم را
که سالهاست ..!
محتاج دستان طبیبانه ی توست

بوسه های مستانه ات را
نثار لب‌هایم کن
تا مزه کنم
شیرینی شهد خواستنت را

چه قدر من کم توقع ام!!
می‌بینی جانم!...
از تمامی دنیا تنها تو را می‌خواهم
که غایت آمال منی

مریم ابراهیمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد