یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مـوی تو شد تارِ سـازِ ایـن دل شیدای من

مـوی تو شد تارِ سـازِ ایـن دل شیدای من
روی تو چون جلوه ی مـاه شب یلدای من
دیـده دیـد و طالـب دُر رخـت گـردید دل
عشـق تو شد گـوهر پیـدا و نـا پیدای من
انتظار دیـدنـت بـاشد مـرا خوشتر ز وصل
وصل تو شد حصرت امروز هـم فردای من
دُر غلطان چشم تـو, لعـل بدخشان بر لبت

لعل لب شد طالـب چشمان پر سودای من
بوی تو بوی بهشت ورخ تو را چون حوریان
چون شمیم جنتی ای شاخه ی طوبی ی من
در خیالم دست در دستت نهم باشور عشق
در ره دلـدادگـی هـم عـاشـق و همپـای من
مست گردد انکه نـوشد می ز جـام دلـبرش
جـام تـو گـشتـه لبـانـت دلـبـر رعنـای مـن
شد نکـوئـی والـع و شیدای تـو ای نـازنین
عشق تو شد نغمه ساز شعر بی همتای من

عباس نکوئی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد