یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آنچه هوش از سر بردعطر تن خوش بوی تو ست

آنچه هوش از سر بردعطر تن خوش بوی تو ست
انچه بـرده دل ز مـا مـاه رخ خـوش روی تو ست
گـیسـوانـت را پـریـشـان داده ای بـر دسـت بـاد
رقـص گـنـدم زار هـا یـاد آور گـیـسـوی تـو ست
زلـف تـو مرغـان عـاشـق پیـشه را شـد دامـگـه
چشـم عـالـم خیـره ی زلـفان تو در توی تو ست
آرزویـم گـشـتـه بـا تــو بـودن و بــا تــو شـدن
جاودان گشتن به کـوی و جنت مینـوی تـو ست
سـر نهـم بـر شـانـه ات بـویـم شمیـم عـطـر تـو
آرزویم خفتن و معـوی به زلـف و مـوی تـو ست
تیر مژگـان دو چشمت تیـز و بران همـچـو تیـغ
گـردش این چـرخ گـردون بـر خـم ابروی تو ست
گشته دل مسخ تو و چشمم شده بس خیره ات
چشـم تـو افسونگـر و بـرق نگه جادوی تو ست

لـعـل لـبـهـایــت گـرفـتـه وام از رنــگ شــراب
رنگ گلگـون دوچشمم زان تـب گـلروی تو ست
گـر به سـوی آسمـان سـر میکـشد سـرو چمـان
مرغ تقلـیدست و خـواهان قـد مینوی تو ست
ساحـران چیـن و ماچیـن وحـرات و بلـخ و روم
جمله را مبهوت و مات ان لـب هندوی تو ست
هـم گـل انـدام و زلیـخـا؛ لیـلـی و شیـرن هـم
رهـروان راه تـو هـم مکـتب و الگـوی تو سـت
کـعبه ی دل گـشتی و گـشته نکـوئـی مومـنت
قبله ی محراب عشقم رو به سوی کوی تو ست


عباس نکوئی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد