یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

برای خورشید شعری خواندم

برای خورشید

شعری

خواندم

رفت پشت ابر

گریست... 

(کتایون آموزگار)

یافتن تو،

یافتن تو،
بزرگ‌ ترین پیروزی زندگی من بود.
این را به تو تنها
اعتراف نمی‌ کنم،
بلکه با صدای بلند
با فریاد همه‌ جا گفته‌ام..
.

احمدشاملو

ای شعر

ای شعر
رویای مرمّت انسان
تو رامی نویسم
ودر آستینِ تمام دنیا،
دنبالِ دستی می گردم
که گلوله را،
به پرچمی سفید تبدیل کند
شعبده ای چنین را دوست دارم


بکتاش آبتین

روی شاخه ی احساس،

روی شاخه ی احساس،
زندگی پر می زند
وگاه گوشِ عقل،
ازهوس سنگین است!
در این دیار،مترسک پوسیده را،
به گواه می گیرند
میان فاصله ها،سنگ می چینندوحصارمی کشند
این جاعشق ازتب حادثه سوزان است
وقلمی که ازگفتن حقیقت لرزان
درسایه ی مهربانی ات دراز کشیدم،
تابه ستاره های چشمانت،
بیاویزم نگاهم را...
وتو ،در تاریکی محض خفته بودی!
اهالی این سرزمین،
خوشبختی رامی نویسند
وغصّه های کاغذی را دور می ریزند
وپنهان می کنند،درهایشان را...
تلخی از کام واژه ها بیرون می ریزد
کسی نمی پرسد،
مسیرعشق کجاست...!؟
این جا امتداد مسیر خودخواهیست...
با توام ای آشنا ی غریبه!

روح_انگیز_هاشمی

در سکوت این دوستت دارم

در سکوت این دوستت دارم

رازی ست

از سرانگشتانم بچینش

تا

تازگی دارد

(رضا قنبری)

شاخه یِ خشکیده ای تنها در ایوان مانده است

شاخه یِ خشکیده ای تنها در ایوان مانده است
طرحی از لبخندِ تو در چشمِ گلدان مانده است

با غروبِ رفتنت رنگِ شفق شد چشمِ من
بعد از آن دائم شفق در هر دو چشمان مانده است
یک سکوتی ناتمام افتاده در جانِ غزل
هر غزل غرقِ سکوتی کنجِ دیوان مانده است

رفتی و این زورقِ بشکسته یِ قلبم هنوز
لابلایِ موجِی از دریا و طوفان مانده است

کاش برگردی ببینی بر سرِ میزم هنوز
انتظارِ دیدنت در چشمِ فنجان مانده است

علی پیرانی شال