یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مگر مى شودعاشقت نباشم

مگر مى شودعاشقت نباشم
وقتى دلم
در آسمان ِ نیلى چشمهایت
کبوترانه پرواز مى کند
و نفسم بى اختیار
در دریاى مواج ِنگاهت حبس مى شود!

مگر مى شود
نامت اززبانم بیافتد
وقتى بهاااااااار ى
و همه ى فصلها
در خوابم سبز مى شوى!

مگر مى شود شاعر نشد
وقتى آواى شورانگیزى
در دامنه ى قشنگِ گونه هایت
لانه ى پرنده هاى عشق را
نشانم مى دهد!

اعترررراف ....مى کنم،
وقتى باران
هر شب خودش را
با عطر ِگیسوانِ سیاهت تطهیر مى کند
احساسم
فقط، پشت پلکهاى تو
رویا مى بافد!

مى بینى
از همه ى این نمى شودهاااا
چگونه گل سرخ
هر لحظه
کبودو کبودتر مى شود

مى بینى!


مجیدفربد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد