یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هی! شاعر!

هی!
شاعر!
هی!
سرخی، سرخی است :
لبها و زخمها
لیکن لبان یار تو را خنده هر زمان
دندان نما کند
زان پیشتر که بیند آن را
چشم علیل تو
چون "رشته ای ز لولو تر بر گل انار"،
آید یکی جراحت خونین مرا به چشم
کاندر میان آن پیداست استخوان


احمد_شاملو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد