یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک دم مرا به گوشه‌ی راحت رها مکن

یک دم مرا به
گوشه‌ی راحت رها مکن
با من تلاش کن
که بدانم نمرده ام...!


فریدون‌_مشیری

در من هزار مرغِ تمنا چنگ می زند

در من هزار مرغِ تمنا
چنگ می زند
با بالهای خویش
بر شانه های تو.
تو
در گیسوان بادِ پریشان
رها در دور دستِ یاد
در بیکرانگی
در بی نهایتِ پژواک یک خیال
پرواز می کنی
بی هیچ اعتنا
بی رنج
پرشتاب...
در من هزار مرغ تمنا
دلخون و پر شکسته
شیدا و بی قرار...


سامان صالحی

نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد

نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد

وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد

به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد


زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد

سنائی غزنوی

چنان به آهنگ هق هق هایم

چنان به آهنگ
هق هق هایم
می چرخم و می رقصم و می چرخم
که فلک را
ساکن پندارن و
سرگردان
از سرگردانی من


مژگان فتوحی