یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

فکر کردم بد نیست بدانی

فکر کردم بد نیست بدانی
دیر کرده ای...خیلی دیر
بهار که رفت...
تموز هم ،
تب کرد و مُرد...
حالا ،
فقط این نارنگی ها برایم مانده اند و
یک اَنار شیشه ای !
یادت بماند :
شب یلدا که نیایی...
ننه سرما مرا با خود می برد .

پرشنگ صوفی زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد