یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آیا تو نیز دردسری چند می خری؟

آیا تو نیز دردسری چند می خری؟

یعنی دلی ز دست هنرمند می خری؟


قلبی پر از غرور ز مردی بهانه‏ گیر

او را که بی‏ بهانه شکستند می خری؟


بنشین و عاقلانه بیندیش خوب من

دیوانه ‏ای رها شده از بند می خری؟


یک لحظه آفتابی و یک لحظه ابر محض

آمیزه‏ ای ز اخم و شکرخند می خری؟


باری به حجم عاطفه بر دوش می‏کشی؟

دردی به وزن کوه دماوند می خری؟


بگذار شاعرانه بکوشم به وصف خویش

ابلیس در لباس خداوند می خری؟


وقتی که لحظه ‏های من آبستن غم ‏اند

اخم مرا به قیمت لبخند می خری؟


"محمد سلمانی"


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد