یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آب پاکی ست، پاک و دهیاری ست

آب پاکی ست، پاک و دهیاری ست، سوسن و مرجان با هم شقایق ها می دوزند
وقت دلتنگی بدانید خواب ها خالی ست،ز اسرار پنهانی
من در آن سوی رویای پنهانم نوازش ها می بینم، اسرار پنهانی، خواب های یاسمن با تاج زیبایش در دشت کرده مبهوت طبیعت را،
کار من در رویای پنهانم،جز تماشای خلقت زیبایش، فطرت پاک و لطف نمایانش
جز بدی هایش
هیچ نبود،
لطف پنهانش.

کوهسار بزرگوار

من به یک شعر فکر میکنم

من به یک شعر فکر میکنم
فکری در آغوش قلب مهربانم
تا عمیق در انجام کاری هایم بپردازم
با یک آهنگ زیبا
موسیقی ملایمی که ذهنم سازنده اش است
و خلائی ندارد زیرا مهربانم
تا لحظه لحظه شروع هر روز بیدارمی مانم
در این آرامش همیشه تنها می مانم
و از این یک تازی همیشه ممنونم
ولی تا همیشه مهربانی خود را فراموش نخواهم کرد
تا اینکه روز به روز بگذرد و من در افق ناپدید شوم
تا اینکه هر صبح بخوابم
تا اینکه لب به جرعه ای آب گوارا بسپارم
تا اینکه در لحظه تنهایی ام شعری بسرایم
تا معرفت بلکه بالاتر رود و گدازه زمین منت مرا به اوج ها بسپارد
و زمین تشنه را باردیگر غرق میراث جاویدان خود کند.

کوهسار بزرگوار