شور و غوغا شد به پا در کربلا

شور و غوغا شد به پا در کربلا
کشته شد ظلم و جفا در کربلا
پیروزی خونست به شمشیر امروز
پیروزی عشق ست به زنجیر جنون
آواز بخوانیم و شادی بکنیم
آتش بزنید این دل مجنون که غمگین است

پیروز پورهادی

رنگ چشمانت که زیباست..

رنگ چشمانت که زیباست..
شور و شوقی در من امشب کرده برپا
تا که شاید با نگاهی
تیر مژگان سیاهی
سبز گردانی
چو لبخندی..
لبانم را

پیروز پورهادی

دلربایی میکند امواج دریا

دلربایی میکند امواج دریا
بوسه میگیرد ز ساحل
هدیه آوردست دریا...
عشق را در سینه جاری میکند
امواج دریا...

پیروز پورهادی

بخوان ای بلبل زیبا

بخوان ای بلبل زیبا
بخوان بر شاخه سارانم
که من هم در نگاهت خوب میرویم..
بخوان از عشق می‌خوانی
نسیم باد می آید
سرود زندگانی را
تو همچون یار می‌خوانی
پیروز پورهادی

عشق را گفتم

عشق را گفتم
گفتم عاشق کیست
گفت عاشق نیست
گفتم او را کیست
گفت در چشمیست
دیده گانش بیست...
پیروز پورهادی

گریه هایم کوچ لبخند تو بود

گریه هایم کوچ لبخند تو بود
رفتی و من مانده ام
چون عاشقی بر دار عشق..
پیروز پورهادی

در نگاهت آتشیست...

در نگاهت آتشیست...
که مرا تا مرز رسوایی می‌کشاند
و بر لبانت بوسه ای...
که مرا تا مرز رهایی
میرویاند...

پیروز پورهادی

ساحلت را دور کردی از نگاه عشق من

ساحلت را دور کردی از نگاه عشق من
سالهاست من قایقت را
سوی دریا میبرم...

پیروز پورهادی