یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

به خاطر بسپار زبانِ عشق

به خاطر بسپار زبانِ عشق
بسیار گسترده است و متفاوت
گاهی‌ تپش قلب
گاهی‌ سرخی گونه
گاهی‌ مهربانی و ملاطفت
گاهی‌ صبوری و گذشت
کافیست بدانی هر کسی‌
با چه زبانی از عشق سخن می‌‌گوید


نیکی‌ فیروزکوهی

آدم‌ها ناگهان از خودشان فاصله می‌‌گیرند.

آدم‌ها ناگهان از خودشان فاصله می‌‌گیرند.
یک روز قطعه‌ای از وجودِ آنها برای همیشه از کالبدِ خسته‌شان جدا می‌‌شود.
یک روز ناباورانه پی‌ میبرند که احساس شان، جایی‌ فرسنگ‌ها دور از خانه، چون سایه‌ای هزار ساله، دیوانه وار، کوچه‌های غربت را ‌پرسه می‌‌زند.
یک روز نیاز به خداحافظی چنان اشتیاق به بودن و ماندن را به انجماد می‌‌کشاند، که حتی قلبِ به گور خفتگانِ خاموش، از ‌وهمِ این فراموشی عظیم، ‌در تاریکی‌ِ سرد خود میگرید.
براستی آغوشِ عشق و ترانه و تبسّم، برای هیچ یک از ما جایی‌ نداشت؟
.
.
.
.
نیکى_فیروزکوهى

بهانه هم اگر میگیری

بهانه هم اگر میگیری
بهانه ی مرا بگیر
من تمامِ خواستن را وجب کرده ام
هیچ کس به اندازه ی کافی‌ عاشق نیست
هیچ کس
هیچ کس به اندازه ی من
عاشقِ تو و بهانه هایت تو نیست

نیکی فیروزکوهی

به خاطر بسپار زبانِ عشق

به خاطر بسپار زبانِ عشق
بسیار گسترده است و متفاوت
گاهی‌ تپش قلب
گاهی‌ سرخی گونه
گاهی‌ مهربانی و ملاطفت
گاهی‌ صبوری و گذشت
کافیست بدانی هر کسی‌
با چه زبانی از عشق سخن می‌‌گوید

نیکی‌ فیروزکوهی

مهاجرت همیشه از جایی به جایی نیست،

مهاجرت همیشه از جایی به جایی نیست،

گاهی از خودت به یک نفر دیگر است.

این زبانهای متفاوت نیستند که آدمها را با هم غریبه می کنند،

این سکوت مداوم است که تو را حتی با همزبانهای خودت بیگانه می کند.


نیکی_فیروزکوهی

می‌ بینی ؟

می‌ بینی ؟
حتی نرسیدن به تو هم
داستانِ پُر از رویایِ خودش را دارد
یادت باشد عاشق را
نه شب تهدید می‌‌کند نه مرگ !
فقط فاصله ...


نیکی_فیروزکوهی

آه ‌ای فرسنگ‌ها دور از من

آه ‌ای فرسنگ‌ها دور از من
بازگشت را تعبیری دوباره کن
قشنگ کن
غربتِ بی‌ انتهای مرا
قشنگ کن
اتفاقِ غروب و کوچه و انتظارِ پنجره را
رگبارِ بهاری شو
ببار
بی‌ محابا ببار
بر این تن‌ِ مشتاق
بگذار چون گذشته
بیدی باشم
که ازهر نسیمِ عشق
می‌ لرزد


نیکى فیروزکوهی

رأس ساعت هیچ

دوست داشتن را باید گفت. چرا که این غنی‌ترین حس دنیا، باید در زبان ما،

در نگاهمان، در دل‌هامان در هوایی که نفس می‌کشیم جاری باشد

. باید جسارت گشودن قلب‌ها را از گفتن چیزهای قشنگ شروع کرد

تا یاد بگیریم حرف زدن و درست حرف زدن کلید خوشبختی آدم‌هاست

حتی اگر موافق هم نباشیم.

چرا که هیچکس، هیچوقت نباید از ابراز خوشی‌ها یا از وجود دردهایش بترسد.

رأس ساعت هیچ
نیکی فیروزکوهی