یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

زنها را از رقصیدن منع کردند،

زنها را از رقصیدن منع کردند،
از آواز خواندن،
از عاشقی کردن،
بوسیدن،
خندیدن.
زنها در پیلەهای خود فرو رفتند

و از تنهایی بسیار شاعر شدند
و در شعرهایشان وحشیانه رقصیدند،
آواز خواندند،
عشق ورزیدند،
بوسیدند،
اما خنده نه؛
فقط گریستند..!

سیمین بهبهانی

بوده آیا شاعرى هر شب غزل نوشت کند ؟

بوده آیا شاعرى هر شب غزل نوشت کند ؟
آنچنان بر دل بتازد سخت مدهوشت کند؟

مثل پیچک در بغل گیرد در و دیوار دل
با حریر مهربانى ، عشق تن پوشت کند؟

دیده اى هرگز نسیمى از نوازش بر لبت
گوشوارى از دوبوسه ،بى هوا، گوشت کند؟

منتظر ماند برایت تا رسى از گرد راه
تا فلک همراه تو بالى به هر دوشت کند؟

جان پناهت او شود آرامش هر لحظه ات
مثل رویا در شبت خوابى به آغوشت کند؟