یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

زلزلهِ رفتنت خانه را ترک داد

زلزلهِ رفتنت
خانه را ترک داد
اما
دلم را شکست،
تو بگو چگونه باید
از این ویرانه گذشت....


مسلم اکبری ازندریانی

دگر زخمم را تسکین نمی‌دهد

دگر زخمم را
تسکین نمی‌دهد
خیالت،
و این آغازِ
نبودن توست...


مسلم اکبری ازندریانی

مرا آن سوی پنجره

مرا آن سوی پنجره
در پاییزِ باغ
زیر سایهِ درختان زرد
همسفر با رود
خواهی یافت
اگر از یاد باد
رفته ام....


مسلم اکبری ازندریانی

شکسته قایقم

شکسته قایقم
در این اقیانوس
که جز تکه ای ز دل
نمانده تا
مرهمش کنم....


مسلم اکبری ازندریانی

عشق باریدن گرفت

عشق باریدن گرفت
من نیز
قطره بارانم کز ابر شوق
بر دشتِ چشمت ریخته
تنها برای دیدنت،
زیر کدام چتری؟
نیامده ام جز
برای بوسیدنت،
جاری رودی میشوم
که تو
باشی مقصدش،
دریای بی پایان من
مرا در آغوشت بگیر...

مسلم اکبری ازندریانی

در باغ گُلی بودی و من چیدمت

در باغ گُلی بودی و من چیدمت
آوردم و در دل
به خاکت کردم،
ای که در اشعار خود میخواندمت
حال در دل دارمت،
عشقِ شور انگیزِ من
ای کعبهء گمشدگان
قبله گاه مؤمنان،
از برای دلِ خویش میخواهمت


مسلم اکبری ازندریانی

شبِ تاریک صدایِ رود

شبِ تاریک
صدایِ رود
کمی از ماه
با سازی
که از عشق تو می‌خواند
بخوابت خواهم آمد...


مسلم اکبری ازندریانی

از بویِ تو سرشار

از بویِ تو سرشار
ولی
از بودنت تهی،
فریاد می‌کشد
خانه غصه ِ تو را،
در دشتِ سرخِ عشق
کدامین شقایقی؟

مسلم اکبری ازندریانی