یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آدرس تقدیرم

آدرس تقدیرم
شهر غربت
کوچه ی تنهایی
تابلو را بریده بودند
به تو رسیدم

لیلادهقان

( قاصدک هان چه خبر آوردی)

( قاصدک هان چه خبر آوردی)
خبر از پاییز
که مرا مفت
به باد می فروشد

لیلادهقان

در ترافیک ماشین ها

در ترافیک ماشین ها
شهر خفته در شلوغی پر صدایی
که آدمهایش
بلوغ را بوق می زنند
تا مقصد پیری

لیلادهقان

در نگاه تو

صاف
آبی
آسمانی آرامش
در نگاه تو

لیلادهقان

خیابان را که رسیدم

خیابان را
که رسیدم
نفسم ایستاد
او
نفس هایش قدم نمیزد


لیلادهقان

دهان باد

دهان باد
پر از هو هویی
که عشق می خواندش
دانه ای افتاد
به خاک
گفت من عاشقم


لیلادهقان

چانه که در چانه هایش می نشست

چانه که در چانه هایش
می نشست
قلبم می دوید
که بر لب هایش
زودتر بنشیند


لیلادهقان