یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

فراز هایی از عشق

فراز هایی از عشق
عشق سبز است در زمستان
نگذاریم عشق به چیز دیگری بیندیشد.
دستهای مهر بان عشق را به چیزی الوده نکنیم.
صبحگان راه عشق را مبندیم که عشق ناتوان است در تاریکی.
در هر دو سوی عشق کسی منتظر در است.
ارامش کوچه عشق به نم نم شبنم هاست.
عشق همیشه همراه ماست .
پیری در آن سرورست.
پاییز عاشقان از بهارش طوفانی تراست.
پیدانیست دست های درد الود عشاق.
بندیشیم از راز عشق و تنوع آن.
بخاطر اوست که می چرخد بهاران.
دوست میدارم سرگذشت میراث داران عشق را.

علی محسنی پارسا

و عشق راهش را گم کرد

و عشق راهش را گم کرد و مستقیم بطرف دریارفت .
. آنجا همه چیز یافت می شد.پیش از آن دریا را نمی دانست.
واولین بار فراوانی را یافت..
. . چیزی که یافته بود قبلا هم داشت..
اما در دیارشان معنایی نبود .
صنوبر ها زیاد بودند و علف زار آنقدر بلند که راهشان را می بست.
.صدا ها شنیده نمی شد هر چند رفاقت زیاد بود


علی محسنی پارسا