یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ماهِ من که تو باشی

ماهِ من که تو باشی
تکلیفِ روزگارم را
باید هم  شب روشن کند
...

#علی_صالحی_بافقی

از زمستان آمده بودم،

از زمستان آمده بودم،
به هزار امید،
تا بر تابستان شانه ات آشیان کنم،
امٌا،
تنها چشمهایت را لحظه ای نوشیدم،
در آن انبوه تن های غمگین اطرافت،
جایی نبود برای آشیانم یا حتی نفسی نشستن.
شرمسار سرهای آرام گرفته بر شانه هایت،
بازگشتم.

علی صالحی بافقی