یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آخرین سرباز یادت

آخرین سرباز یادت
تفنگ خود را زمین گذاشت و
دراز به دراز مرگ را از سر گذراند
دیگر نه جانی برای جنگیدن مانده بود و
نه نفسی برای فرار

شیما‌_شریعتی

با ساز خوش آهنگ تو محجور شدم

با ساز خوش آهنگ تو محجور شدم
در دفتری از شعر تو ممهور شدم

با گرمی واژه های دوستت دارم
در دایره ی عشق تو محصور شدم


شیماشریعتی