یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چه حرف‌ها که درونم نگفته می‌مانَد

چه حرف‌ها که درونم نگفته می‌مانَد
خوشا به حال شماها که شاعری بلدید

چقدر بغض بخوانم سکوت بنویسم؟

چقدر بغض بخوانم سکوت بنویسم؟

 چقدر حرف دلم را منوط بنویسم؟
... چقدر درّه بمانم به قلّه خوش باشم؟

به پای دامنه‌ها از سقوط بنویسم؟
چقدر دست من از پا درازتر باشد؟

برای آمدنت هی قنوت بنویسم؟
چه می‌شود که بیایی و شعرهایم را

به خط بوسه به زیر گلوت بنویسم؟
و یا به جوهری از رنگ سیب روی لبت

دو آیه از لب خود، از هبوط بنویسم
به جای بودن و ماندن، به جای آغوشت

نصیب من شده از جستجوت بنویسم

نیامدی و زمانش رسیده که بروم

قطار می‌رود و من به سوت بنویسم


"رضا احسان‌پور"