یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

باران یا اشک و حتی سنگ

باران یا اشک و حتی سنگ
چه فرقی می کند ؟!
باید ببارد
وقتی نباشی یعنی نیستی ...

آرمان میلادی

آنـقدر بـرایت حـرف داشـتم

آنـقدر بـرایت حـرف داشـتم
آنـقدر بـرایت حـرف داشـتم کـه
پـلـکهایم تـا سـحر خـواب را تـاب بـیـاورند
آنـقدر کـه آهـستـه قـدم بـرداریم زیـرِ تـندیِ باران

حـرفـهایی کـه یـک عـمر از روی غـرور خـوردمشان
نـخواستم کـه بـگویم ، نـه خـواستم کـه بـگویم
نـتوانستم کـه بـگویم ، نـه تـوانستم کـه بـگویم
" حـالا عـقده شد ، بـغض شد ، گـریه شد "

حـرفهایی شـبیهِ " دوستـت دارم هـای " گـاه و بـی گـاه
مـثلِ " هـیچ وقـت تـرکم نـکن مـن جـزء تـو کسی را نـدارم "
یـــا خـانومم بـیا نـزدیـک تـر دلـم بـرایـت تـنگ شـده ...

حـالا دیـگر دیر شده و چـیزی هم ندارم کـه بـگویم " جـز "
یـک شـعرِ سـپید از حـرفـهایِ نـاگـفته و
یـک کـوه درد و حـسرت بـرای خـودم ...

" آرمــان مــیلادی "