یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

صبور باش اگر ریشه ات خزان دیده

صبور باش اگر ریشه ات خزان دیده
از آسمان و زمین رنج بیکران دیده

نگو که موی سیاه تو را حراج زده اند
سپیدی بدنت چوب خیزران دیده

گلوی خشک تو رنگین کمان خاموشی ست
که زیر بار گران رنج آب و نان دیده

دریغ از گل سرخی که زنده است ولی
صلیب را وسط دست باغبان دیده

خدا کند که کسی بیش از این نمک نزند
به زخم باز عمیقت که استخوان دیده

حیات باغ عدن هم دگر نخواهد شست
سکوت رنج زنی را که ساربان دیده

اگر رها نکند پشت میله را حق است
پرنده ای که هزاران عدد کمان دیده

سمیه عادلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد