ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
همهی بودن
مچاله در غبار
با هر بار نگاه
از انحنای سقفها عبور می کنم
از تپش پنجره ی نیمه باز
با چشم های پرده پرده
تکرار کرکره ای
که گیر می کند زیر گلویم
با بغضی گنگ و سیب گاز زده
که خواب هایم را
از درخت تکان می دهد
عقربه لنگر بیندازد
بگویی
شب را سرکشیدم
و استخوان هایم را به بیابان برده ام
که زخم بر پای خواب رفته ام پیله ببندد
بگویی با یائسگی
چگونه دهان مرگ را ببندم
از کوههی ترس
از حواس کلماتت
از آشوب احتضار
که تو خوب می دانی
میان این همه رنگهای مخدوش
دیوانگی خورشید
می تواند گونه ی شقایق را گرم کند
مرضیه شهرزاد