یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

برخیز و دست من بگیر به ابتدا برویم

برخیز و دست من بگیر به ابتدا برویم
آهسته ولی بی‌صدا به پیش خدا برویم
بر خیز و تو یار من شدی از ابتدای ازل
قیامتیست جمال تو بپیش آشنا برویم
خموش که حادثه ما را بدام بلا بکشید
من ازحدیث عشقم و بیابه انتها برویم
در از بهشت غزل گشوده ام و تو ببین
بشین کنار من از این شب پرجفا برویم
پر از تو گرفته ام و با پرنده ها برخیزم
پرنده ای شده‌ایم که بیا بروشنا برویم
بت ازبتگر و ساقی بگیرتو ای جعفری یا
خم از شراب لبش بنوش به فنا برویم


علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد