یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

باز ، همین نزدیکی ها !

باز ، همین نزدیکی ها !

عصر همین یک روز پاییزی،
قفس ت را در
خواهم
گذاشت، "باز"

و ترک می کنم
قفس "ت " را.

آسمان را بر تو ،

فرخنده باد و جاوید بادآ پرواز ت.

" باز " را با چه خون دلها میگذارم، باز .

باز خون ز دماغ جاری یا جاری ز دیده خون باز.

رضا وحیدی اصل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد