یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شب سهم من و خواب تو و قصه و رویا

شب سهم من و خواب تو و قصه و رویا

ای از تو نوشتن شده کار من تنها

من بی تو نشستم که مگر باز بیایی

تا نور فشانی تو به تاریکی شبها

در موسم گل مانده ام و جای تو خالی

ای آمدنت مژده زیبایی فردا

باران زد و پاییز شد و از تو خبر نیست

من منتظر آمدنت مانده ام اینجا

ای حسرت نادیده ایام جوانی

من پیر شدم در تب اما و مبادا


علیرضا تقی زاده ثمر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد