یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در میان جمع ولی تفریق تفریق

در میان جمع ولی تفریق تفریق
فریاد ولی سرشار از سکوت
سپید ولی سیاه
لبخند ولی غم
قلب آکنده از ماتم ولی لبان پر از شوخی
عقل کامل ولی جاهل از دست فراموشی
مدینه فاضله تا من فاصله کوه هاست تا ابرها
زندگی با من غریبه است از رویا تا همه شهرها
حیران تخلصی ست واقع
میان هیاهوی عالَم مانع
مانع از راه گلو و چشم
میانه میان آن دو
درخت خشکیده و طبیعت یخ زده
حصارک دور است و باباعزیز رویا
اینجا گلزار است و کافه های حماقت
آه از حیرانی
میان دو رنگی ها...


محمد قلعه نوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد