یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

عاشقانه ام

عاشقانه ام
کلبه ای ابری ست
در احاطهٔ باغ های رؤیا
و من در بستر اندیشهٔ عشق
لبالب از بوسهُ آغوش
زنی را نظاره می کنم
در حریری از خیال
با فنجانی پر از ماه در یک دست
و دست دیگرش
که خوشه چین ماهُ شبنم ست
در قاب لب هایش
یک مزرعه مریم می خندد
و از ردّ پایش
باغی از پروانه می روید

و شاخه های شعر من

تو را جوانه می زند  


پرویز صادقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد