یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ما با نگاه های تب دار

ما با نگاه های تب دار
عشق را به تماشای آتشی
که در باغ جانمان بود، می بردیم
عشق که
ناله های سوختن بود
در اضطرابِ گنگ لحظه ها
عشق که از سرانگشتهای روشنت
شعر میخواند
و بر سینه ی خاموش من می چکید
عشق که چون دریایی
پرخروش ....بی انتها...

" صوفیا آهنکوب "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد