یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو را تا دیده رقصیده شب موهای من در باد...

تو را تا دیده رقصیده شب موهای من در باد...
برایت دلبری کردم, و گفتم هر چه باداباد...

تماشا میکنی من را تماما محو من هستی...
و گویا این سکوتت نام من را میزند فریاد


تو با چشمان سوزانت مرا بوسیدی و از شوق
تنم رقصید و این فریادِ شادی را رها سر داد‌‌.‌..

نگاهت را نگیر از من... نرو لمسم نکردی تو!
دوباره ظالمانه میروی ای وای از این بیداد...


تو ترکم کردی و رفتی, برایت من دعا کردم:
خرابم کرده ای اما عزیزم خانه ات آباد...

زهرا جعفریان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد