یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

قضاوت

تو از جهان من چه می‌دانی؟ روبه‌روی کدامین پنجره نشسته‌ای و از کدامین حفاظ داری به جهان من نگاه می‌کنی و چندبرش کوتاه از کل زندگی مرا دیده‌ای که اینقدر قاطعانه مرا قضاوت می‌کنی؟
من هنوز خودم هم به بخش‌هایی از دنیای خودم آگاه نیستم، من هنوز خودم هم دقیق نمی‌دانم کجای زندگی‌ام ایستاده‌ام و اوضاع دقیقا چه‌جوریست، آن‌وقت تو چه‌طور پیش خودت فکر می‌کنی به همه چیز واقفی و صلاحیت اظهار نظر داری؟
خستگی و مشغله‌ها امان نمی‌دهند وگرنه گوشه‌ای از جهانت می‌ایستادم و ثابت می‌کردم هیچ‌کس از زاویه‌ی محدودِ دیدِ خودش، واقعه‌ی نامحدود زندگی هیچ‌کسی را نمی‌تواند قضاوت کند.
من خیلی فرصت کنم، زندگی‌ام را می‌کنم. من آن‌قدر زمان و حوصله ندارم که هربار در زاویه‌ای بایستم و ذهنم را درگیر رصد کردن شیوه‌ی زیست دیگران کنم!

.

.

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد