یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بعضی روزها

بعضی روزها
شعری در سینه‌ات وجود نخواهد داشت؛
با این‌حال ..
شروع کن به آواز خواندن!

اموری_آستین

به آینه گفتم: «فرصت کم است

به آینه گفتم:
«فرصت کم است
وقتی برای شمردنِ بهارهای رفته نمانده‌،
دستی به موهایم بکش
هرطور شده باید این فصل
زیبا بمانم»


لیلا کردبچه

گفت برایم نامه‌ای بفرست

گفت
برایم نامه‌ای بفرست
خودم را فرستادم
بی آنکه
از جای خود تکان بخورم!
راستی آخر نامه
شعری نوشته‌ام
که خود تو
در خواب آن را نوشته‌ای
و فقط من می‌دانمش

ستی_سارا_سوشیان

ای ماه شب تارم ، دنبال تو می گردم

ای ماه شب تارم ، دنبال تو می گردم
ای دیده ی بیمارم ، دنبال تو می گردم
بر بوم خیال یک شب ،نقاش رُخت گشتم
بنگر تو رخ زارم ، دنبال تو می گردم

رسول چهارمحالی

تو که یک عمر دم از صلح زدی میدانی ؟

تو که یک عمر
دم از
صلح زدی
میدانی ؟
حاصل با من دیوانه نبودن
جنگ است.


ناظر توحیدی ثمرین

امروز عطر خوشى مشام باغچه را آغشته است

امروز
عطر خوشى
مشام باغچه را آغشته است
و ستاره اى نادر
گلهاى اشک را، با همرنگى آفتاب
چون سریرى در آسمانِ احساسم
کاشته است

امروز
خوشه هاى انگور گیجند
واز کندوى زنبورها سَر درآورده اند
تافرشته هاى خدانیز
با عطر انگورمست کنند
و ازفرکانس این همه زیبایی
آن ستاره را، چونان ماه بیارایند
که خدا از دفتر سیاهش
تاریکى شب را، پاک کند

براى امروز
جعبه ى مداد رنگیهارا بخوان
و همه کلمات شاعرانه را
یا اصلادعوتنامه اى رسمى برایشان بفرست
تا براى حلول عشق
سجاده اى از گلهاى یاس و عطر شعر
درتابلوى زندگى پهن کنند
تا ما همه براى آن ستاره ماهنشان
در فریضه اى واجب
سجده ى شکر کنیم.


مجیدفربد