یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چشمانم را که باز میکنم

چشمانم را که باز میکنم
تاریکی در اتاقم موج می‌زند
و شعله  بی رمق فندکم
وحشت را به جانش میندازد
دود حجم اتاقم را پر می کند
و من در رویای تو معلقم
اما انگار این رویا نیست
که جای دستانت
سرنوشت سیگار
به دستم می دهد
و لب هایم به جای بوسه از سرخی گونه هایت
رخت سیاه به تن میکند
این انصاف نیست که به جای عطر موهایت
و تنش های تب دار تنت
تنهایی
در آغوشم رخنه کند
این خیال نیست
که من با موج موهایش خیال بافی میکنم
او به موهای بافته اش روبان عشق می بندد
این خواب نیست
که من هر روز به یادش  سیگار دود میکنم
او برای دیگری
اسپند
ای عزیز تر از جان
ای یادت همیشه سبز
این محال است
محال
که یادم تو را فراموش شود


چی ماه بخشنده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد