یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نامه‌های عاشقانه ًی یک پیامبر

دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی أید،

از بهاری می أید که فرا می‌رسد. گیاه به روزهای که رفته،

نمی أندیشد، به روزهای می أندیشد که می أید،

اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد،

چرا ما إنسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توأنست به هر آن چه می‌خواهیم، دست یابیم؟



نامه‌های عاشقانه ًی یک پیامبر | جبران خلیل جبران | مترجم: آرش حجازی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد