یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من هرگز نخواستم از عشق افسانه ای بیافرینم،

من هرگز نخواستم از عشق افسانه ای بیافرینم،

باورکن

من می خواستم که با دوست داشتن زندگی کنم

کودکانه و ساده و روستایی

من از دوست داشتن فقط لحظه ها را می خواستم

آن لحظه ای که تو را بنام می نامیدم

من هرگز نمی خواستم از عشق برجی بیافرینم،

مه آلود و غمناک با پنجره های مسدود و تاریک

...........

نادر ابراهیمی

می توانی بروی قصه و رویا بشوی

می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین گوشه ی دنیا بشوی
من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی

اتاق اتاق اتاق

اتاق اتاق اتاق
اتاقی که تو در آن اسیری
تنها یک پنجره دارد رو به خودت
سیگار را
میان مردمک چشمت
خاموش می‌کنی
می‌ایستی پشت پنجره
تا سقوط کنی
فراموش کرده‌ای
بلندی‌های تو
همه
در خودت
فرو ریخته‌است...
فرمانروای تمام این ویرانه‌ها
تویی
بایست
و حکمرانی کن

......
هنگامه هویدا

سرما، اگر غلاف کند تازیانه را

سرما، اگر غلاف کند تازیانه را


غرق شکوفه می‌کنی ای عشق! خانه را


با سرخ گل بگوی که تیغی به من دهد


تیغی چنان که بگسلد این تازیانه را


هر میوه باغ و باغ بهاری شود اگر


تایید تو به بار رساند جوانه را


کوچکترین نسیمت اگر یاری‌ام کند


طی می‌کنم خزان بزرگ زمانه را


با اشکم آب دادم و با نورت آفتاب


وقتی دلم به یاد تو افشاند دانه را


ای عشق! ما که با تو کناری گرفته‌ایم


سر سبز و پر شکوفه بدار این کرانه را


با دست خود به شاخه ببندش وگرنه باز


توفان ز جای می‌کند این آشیانه را


عشق! ای بهار مستتر! ای آن‌که در چمن


هر گل نشانه‌ای‌ست، توی بی‌نشانه را


من هم غزل‌سرای بهارم چو بلبلان


با گل اگرچه زمزمه کردم ترانه را


من عاشق خود توام ای عشق و هر زمان


نامی زنانه بر تو نهادم بهانه را...

 

حسین منزوی

یا می گذری از من یا راه نمی آیی

یا می گذری از من یا راه نمی آیی
چون قد بلند خود، کوتاه نمی آیی

با روز قرار تو رد می شوم از هفته
با اینکه تو مدت هاست هر ماه، نمی آیی

چون ابر که بی باران... یا قبله ی بی ایمان
هرگاه که می آیی، دلخواه، نمی آیی ـ

مهتاب منی اما چندی است که پیوسته
بر روی زمین هستی ـ از ماه نمی آیی ـ

صد باد می آمیزند، در جسم تو می ریزند
تا اینکه تو چون توفان، ناگاه، (می آیی) نمی آیی

غلامرضا طریقی