یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بوی عطری آشنا

1

بوی عطری آشنا

تو را یک‌روز بیدار خواهد کرد،

حتا اگر یک‌عمر

خوابیده باشی

زیرِ سنگی سرد!

2

بی‌قرارم

درستْ مثل اسبی که چند لحظه قبل،

حادثه را بو کشیده باشد!

3

قایقی که از دریا برنمی‌گردد

یا اسیرِ توفان شده است

یا غمِ قایقران!

4

از "استانبول" هیچْ نمی‌دانستم

مگر خیابانی که

در آن عاشق‌اَت شدم.

و حالا

سال‌هاست تمام شهر را می‌شناسم

مگر آن خیابان را؛ و تو را

پروانه ای که قصد خود سوزی نداشت

پروانه ای که قصد خود سوزی
نداشت

شمع خود را فوت کرد
و
تولد دوباره اش را
جشن گرفت!


رضا کاظمی

کسی که دوستش دارم،

کسی که دوستش دارم،
غزل است...!
اسمش که نه
چشم هاش...!

"رضا کاظمی"

یک شب با تو تنها بودم

یک شب با تو تنها بودم

یک عمر بی تو

تنها!!

"رضاکاظمی"

در پناه عاشقی

انگار اولین سنگ را

من پرانده باشم

به هوای آن روسپی بزرگوار؛

چرا که همه ی عمر

در پناه عاشقی

بی گناه مانده ام..

"رضاکاظمی"

تنهایی یعنی:

تنهایی یعنی :

باران ببارد
وُ،

تو به‌ قدر دو نفر،

تنها قدم بزنی !


((رضا کاظمی))

سرد است هوا

سرد است هوا

بیرون اگر می روی

دست های مرا

با خودت ببر!!

"رضا کاظمی"

با هم که قدم می زنیم،

با هم که قدم می زنیم،

حسودی اش می شود آفتاب!

نه که هیچ گاه،

قدم نزده است با ماه ...

"رضاکاظمی"