یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

برای اینکه صبحمان را به شب برسانیم

برای اینکه صبحمان را

به شب برسانیم

باید انچه را که نه سر دارد

و نه ته توجیه کنیم

و به خود بگوییم که چیستیم

و چرا هستیم

و چرا همه چیز هست


خورشید رفته‌است ولی آب‌ها هنوز رنگین‌اند

خورشید رفته‌است
ولی آب‌ها هنوز رنگین‌اند
گویی یاد خورشید را
همچنان با خود دارند
و دریا از عشقی سخن می‌گوید
که آن را هنوز به تاریکی شب
نسپرده‌است.

بیژن_جلالی



خورشید رفته‌است

خورشید رفته‌است
ولی آب‌ها هنوز رنگین‌اند
گویی یاد خورشید را
همچنان با خود دارند
و دریا از عشقی سخن می‌گوید
که آن را هنوز به تاریکی شب
نسپرده‌است...

باران می‌شوم

باران می‌شوم
و در خود می‌بارم
خورشید می‌شوم
و در خود می‌تابم
سبزه می‌شوم
و در خود می‌رویم
باد می‌شوم
و در خود می‌وزم
خاک می‌شوم
و در خود فرو می‌افتم
شب می‌شوم
و بر خود سایه می‌افکنم
عشق می‌شوم
و در خود بر تنهایی خود‌
می‌گریم

بیژن جلالی

در آیینه‌ای گام برمی‌دارم

در آیینه‌ای
گام برمی‌دارم
چون در آب‌های روشن
و بی‌پایان
و گوییا خواب آفتاب را می‌بینم...

تو را به خاطر می آورم بی هیچ بهانه ای

تو را به خاطر می آورم
بی هیچ بهانه ای
شاید دوست داشتن همین باشد.


#بیژن_جلالی

نگاه تو

از جهان
نگاه تو
مرا بس بود

.......

بیژن جلالی

کسی در خواهد زد..

کسی در خواهد زد
کسی در راه است
دارد می‌آید
و در خواهد زد
کسی در می‌زند
ولی بگویید

من دارم می‌روم ...


"بیژن جلالی"