یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

فرصت کم بود و سردرگمی‌های تو زیاد

فرصت کم بود و
سردرگمی‌های تو زیاد
در این مدتِ کم
از دستِ هیچ علمی
برای تو
کاری برنمی‌آمد

فقط
بوسه می‌توانست
در یک لحظه
تکلیفِ تو را معلوم کند
و...!

افشین یداللهی

تو در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری

روزی که برای اولین بار
تو را خواهم بوسید
یادت باشد
کارِ ناتمامی نداشته باشی
یادت باشد
حرفهای آخرت را
به خودت
و همه
گفته باشی
فکرِ برگشتن
به روزهای قبل از بوسیدنم را
از سرت بیرون کن
تو
در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری
که شباهتی به خیابان های شهر ندارد
با تردید
بی تردید
کم می آوری...


"افشین یداللهی"

در چشم او

و من

در چشم او

زیباترین مرد جهان را دیدم

و

این

معجزه ی نگاه او بود

نه زیبایی من


((افشین یداللهی))

برایم شعر بفرست

برایم شعر بفرست
حتی شعرهایی که عاشقان دیگرت
برای تو می گویند.....
می خواهم بدانم
دیگران که دچار تو میشوند
تا کجای شعر پیش میروند
تا کجای عشق
تا کجای جاده ای که من
در انتهای آن ایستاده ام!

دکتر افشین یداللهی

آدم آخر هم آدم نشد

گیاه
از اوّل
گیاه شد

حیوان
از اوّل
حیوان شد


آدم
آخر هم
آدم نشد

#افشین_یداللهی

برایم شعر بفرست

برایم شعر بفرست

حتی شعرهایی که عاشقان دیگرت

برای تو می گویند...


می خواهم بدانم

دیگران که دچار تو میشوند

تا کجای شعر پیش میروند

تا کجای عشق

تا کجای جاده ای که من

در انتهای آن ایستاده ام!



| افشین یداللهی |