یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

از پنجره تماشا می کنند

از پنجره تماشا می کنند
استخوانها
استکلتهایی که یکدیگر را در آغوش می کشند،
خاصیت عشق است
در حافظه جمجمه ها!


ارغوان اسماعیلی

پیش از آنکه صبح آغاز شود

پیش از آنکه صبح آغاز شود
و آفتاب بالا بیاید
پیش از آنکه اولین گنجشک ترانه آغاز کند
پیش از آنکه کودکان های هوی کنان به مدرسه برسند،
تو را دوست داشته ام.

ارغوان اسماعیلی

تو را به گریه می سپارم

تو را به گریه می سپارم
برای طعم شور اشک
برای هر آنچه نداشتی و زندگی از تو گرفت
برای تلخی حقیقت
شیرینی رویا
اینکه دوام بیاوری
از چنگ زدن بر قلبهای خالی به خاطر هیچ
مرا به مرگ بسپار
برای گرمای زندگی
و طعم سرد خاک
که زندگی غوغایی بیهوده است
تو را به نفرت میسپارم
ببینی عشق را از دریچه های زخمی روحت
که نفرت ادامه عشق است……

ارغوان اسماعیلی

بوسه

آخرین جنگمان بوسه بود
و آخرین سلاحمان اشک
پس از آن جشن پیروزی گرفتیم
اشکهایمان را پاک کردیم
و تنها ماندیم


ارغوان اسماعیلی