یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گفته بود اولینَ ش "من" هستم

گفته بود اولینَ ش "من" هستم
باورش کردم
افتخار هم میکردم
اولینِ کسى بودن،آخ که عجب لذتى دارد!
آهنگ گوش میکردیم،بغض میکرد
کافه میرفتیم،بغض میکرد
قدم میزدیم،بغض میکرد
حتى لحظه اى هم که بوسیدمش،بغض کرد...
یک جاى کار میلنگید
"من شبیهِ اولین ها نبودم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد