یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مردِ آبىِ من ، آغوشت

مردِ آبىِ من ، آغوشت
مزرعه ى واژه هاى من است ،
هر بار که پناهم میشوى،
در تک تکِ سلولهاى تنم ،
شعر جوانه میزند...
بیا دستهایم را در دستانت بکار،
تا دیوانى شوم
از پر شورترین عاشقانه هاى آبى...!!

((آرزو پارسى)

سوت کشید

سوت کشید

قطار یا خمپاره

مهم نیست

مهم

پاره تن است

که رفت

"بهمن فاطمی"

غیرممکن است بتوان زندگی را بدون اعتماد سپری کرد،

غیرممکن است بتوان زندگی را بدون اعتماد سپری کرد،

این وضع نوعی زندانی بودن

در بدترین زندان جهان است: زندان خود ...

'گل باشیم..

هیچ کس از کنار گل دست خالی برنمی گردد
گلابگیر به «گلاب» می رسد
 کندو دار به «عسل»
نقاش به «نقش»
عکاس به «عکس»
بلبل به «آواز»...

"گل" باشیم

یک شب با تو تنها بودم

یک شب با تو تنها بودم

یک عمر بی تو

تنها!!

"رضاکاظمی"

دلت که گیر باشد مثل من

دیوانه

دلت که گیر باشد مثل من

تمام خیابان های شهر را پیاده راه می روی

"امیروجود"

در هیاهوی امن آغوشت

در هیاهوی امن آغوشت

تا سحر شب نخفتنم

هوس است

"مجیدگرجی"