یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دوستت دارم

دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد
که تو تن زندگی‌ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی بر پا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی
دوستت دارم
و هراسانم دقایقی بگذرند.
که بر حریر دستانت دست نکشم
و، چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخن‌ات شعر است
خاموشی‌ات شعر
و عشقت
آذرخشی میان رگ‌هایم
چونان سرنوشت

-----------------------------------
نزار قبانی

همه تو را می بینند

همه تو را می بینند
اما من احساست می کنم...

نزار قبانی

هیچ چیز مرا از پای در نمی‌آورد ...

هیچ چیز مرا از پای در نمی‌آورد ...

مگر لحظه ای که دلتنگت می‌شوم...

نزار قبانی

کمی با من بنشین

کمی با من بنشین
تا در آن نقشۀ جغرافیایی عشق 
تجدید نظر کنیم
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرز چشمان تو ست
تا کجاها مرز غم های من
کمی با من بنشین
تا بر سر شیوه ای از عشق
به توافق برسیم 


" نزار قبانی"

مرا با چشمانت عاشق نشو!

مرا با چشمانت عاشق نشو!
چه بسا از من زیباتری بیابی…
مرا با قلبت عاشق شو!
که قلب ها هرگز مشابه هم نیستند…


نزار_قبانی

وقتى سعى در نوشتن از عشق کردم

وقتى سعى در نوشتن از عشق کردم
چه دردى را تاب آوردم
سنگینى تمامى دریا را
بر پشت خود احساس کردم
آن سنگینى که تنها
غرق شدگان قرن ها
در اعماق احساسش مى کنند.


#نزار_قبانی

نفس بکش

نفس بکش

عمیق...

آرام...

شادمان...

بگو غم رد شود

که قلبت

آرامگاه اندوه نیست...



#_ نزار قبانی

تو را دوست نمی دارم به خاطر خویش

تو را دوست نمی دارم به خاطر خویش
لیکن دوستت دارم تا چهرۀ زندگی را زیبا کنم
دوستت نداشته ام تا نسلم زیاد شود
لیکن دوستت دارم تا نسل واژه ها پرشمار شود


« شاعر : نزار قبانی »