یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

عشق‌آلود ترین نقش جهان، چشمانت

عشق‌آلود ترین نقش جهان، چشمانت
هرچه چشم است تو را حسرت دیدن اینجا
لب اگر وا نکنی غرق سکوتی محض است
هرچه گوش است تو را شوق شنیدن اینجا

شهر آلوده و اعجاز نجابت در توست
سینه مشغول به تقدیس و سجودت باید
گشته خورشید میان مژه‌هایت پنهان
تن سرما زده را لطف وجودت باید

با تو آرامم و خوشبخت و خیال آسوده
بی‌کسی‌های دلم با تو فراموشم هست
بی‌تو تنهایی و حسرت به دلم می‌ریزد
درد و غربت همه شب تنگ در آغوشم هست

زندگی را به نفس‌های تو محتاجم من
کنج آغوش تو از کل جهانم کافیست
با تو، خوشبخت‌ترین آدم دنیا بودن
قصه‌ای هست که در طرح لبانم جاریست

خضرالدین بحری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد