یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

راه را گم کرده‌ام ، بی اعتنایی می کنی

راه را گم کرده‌ام ، بی اعتنایی می کنی
چشم را می بندی و هر دَم خدایی می‌کنی

تا دلم خالی شود از غصه‌های این زمان
با نگاه ویژه‌ بر من ، دلربایی می‌کنی

قرمز  ِ پیراهنی بر تن ، کمی هم عطر یاس
ناخنت را رنگ زیبای حنایی می‌کنی

تا شَوَم لبریز حس دلخوشی از خاطرات
پای آن ایوان مرا مهمان چایی می‌کنی

دست را انداختی بر روی شانه لحظه‌ای
بُردی از دل درد و غم ، مشکل گشایی می‌کنی

روی آغوش زمان با مهرَبانی‌های خود
عشق را لحظه به لحظه ماورایی می‌کنی


فریما محمودی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد